داستان COVID من: “غذای من می سوزد و شیر می ریزد چون بوی چیزی نمی دهم”

Jyoti Bisht در مرحله باز کردن قفل شروع به کار کرده بود اما خیلی زود خود را در بند COVID یافت. در اینجا داستان COVID او است

پس از 21 روز انزوا ، که چیزی کمتر از یک Vanvaas و نبرد طولانی با ویروس کرونا نبود ، می توانم با افتخار خودم را یک بازمانده از COVID بنامم. برای اینکه به شما سابقه بدهم ، من CA هستم که با یک بانک کار می کنم. به عنوان بخشی از خدمات ضروری ، من شروع به رفتن به دفتر پس از شروع مرحله باز کردن قفل در هند کرده بودم.

صبح روز 8 سپتامبر ، کمی شروع به سرفه کردم و این یک سرفه بسیار جزئی بود. در همان شب ، پس از بازگشت از دفتر و پیروی از آیین روزمره حمام ، کمی احساس خستگی کردم و احساس تب کردم. دمای خود را بررسی کردم و 99.4 بود. صبح روز بعد ، گلو درد داشتم و خیلی سرفه می کردم. من بلافاصله خودم را منزوی کردم.

دختر 5 ساله من پیش از پدر و مادرم بود که در یک ساختمان مجاور زندگی می کنند. خوشبختانه همان روز اردوگاه NMMC وجود داشت که در یک ساختمان نزدیک مستقر شده بود. رفتم آنجا و سواب گلویم را دادم. به خانه برگشتم و گلودردم بدتر شد. احساس خستگی کامل کردم و میگرن مانند سردرد همراه با درد چشم داشتم.

تب من از 99 به 100.9 در نوسان بود. من روال تجویز شده بخار ، کادا ، پرانایام و غرغره را شروع کردم. دکترم داروهایم را شروع کرد و به من مکمل ویتامین داد. من تقریباً هر دو ساعت یکبار شروع به بررسی سطح اکسیژن کردم.

روز بعد ، در 9 سپتامبر گلویم چنان درد می گرفت که قادر به بلعیدن چیزی نبودم. من نمی توانستم صحبت کنم و سردرد و تب ادامه داشت. علائم همچنان بدتر می شدند در حالی که من تلاش می کردم همه کارهای خانه را به تنهایی انجام دهم. صبح روز بعد ، گلویم کمی بهتر شد و می توانستم کمی صحبت کنم هر چند صدایم شبیه هالک بود.

من تصمیم گرفتم غسل کنم و مقداری پوکا انجام دهم تا برکت خدایان را بردارم. من آگارباتی را بیرون آوردم اما با کمال تعجب نمی توانستم بخارات بخار را حس کنم. کمی چشمگیر بود و من به قسمت عطر در کمد لباسم رفتم و دیوها و عطرهای مختلف را پاشیدم تا متوجه شوم که بوی چیزی نمی دهم. می خواهم در اینجا ذکر کنم که من دچار گرفتگی بینی و انسداد نیستم. روز بعد فقط بدتر شد و من متوجه شدم که غذایم در حال سوختن و ریختن شیر است زیرا بوی هیچ چیزی نمی دهم. همان روز بعد از ظهر گزارش تست خود را دریافت کردم که مثبت اعلام شد. طی چند روز آینده علیرغم اینکه علائم من فروکش کرد ، سرفه من با سنگینی در قفسه سینه همچنان ادامه داشت. من از نزدیک نفس نفس را می زدم و سطح اکسیژن را کاهش می دادم.

روز 8-9 بسیار مهم است ، همانطور که از برخی گزارشات تحقیق خوانده ام و این روزهایی است که وضعیت می تواند بدتر شود و شما ممکن است به بستری شدن در بیمارستان نیاز داشته باشید. برای من تب از بین رفته بود ، گلویم نیز خوب بود اما از سرفه تنفس نکردم. من تمام داروهایی را که دکترم پیشنهاد داده بود همراه با بخار منظم و غرغره ادامه دادم. تا روز چهاردهم کاملا بهبود یافته بودم اما سطح انرژی هنوز پایین بود.

برای خاتمه ، می خواهم بگویم که از طریق برخورد COVID ، داشتم به این فکر می کردم که این مسئله برای افراد مسن و بچه های کوچک چقدر ضربه زننده است. ما به عنوان یک شهروند باید اقتصاد خود را عملی کنیم اما اجازه دهید این کار را با مسئولیت پذیری انجام دهیم.


آیا با COVID-19 مبارزه کردید؟ ما میخوایم همهچیزو دربارش بشنویم. ETimes Lifestyle تمام بازماندگان COVID را فرا می خواند تا داستان های خود را در مورد بقا و امید به اشتراک بگذارند.
برای ما در [email protected] با عنوان “داستان COVID من” در عنوان موضوع برای ما بنویسید.
ما تجربه شما را منتشر خواهیم کرد.