داستان COVID من: وقتی برادرزاده هایم برای زندگی با ما آمدند ، تست من مثبت بود

ارجون آنیجا 33 ساله شغل بمبئی را رها کرد تا در کنار خانواده در Gurgaon ، Haryana باشد. اما وقتی خواهرش آزمایش مثبت داد و برادرزاده هایش نزد او نقل مکان کردند ، اندکی بعد همه خانواده به جز پدرش آزمایش مثبت دادند. اما خانواده کنار هم ماندند و با ویروس مبارزه کردند. در اینجا سفر COVID او است

من قبلاً برای کار در بمبئی زندگی می کردم تا زمانی که قفل اعلام شد. من مجبور شدم همه چیز را رها کنم ، از خانه اجاره ای ام و همچنین کار صرف نظر کنم و به Gurgaon محل زندگی خانواده ام برگردم. بنابراین ما (پدر من – 64 سال ، مادر – 59 سال و برادرم – 35 سال) قوانین قفل را از نظر مذهبی دنبال کردیم. ما فقط برای تهیه کالاهای ضروری پا به بیرون گذاشتیم و برادرم حتی برای تهیه کالاهای ضروری هم خیلی پا پیش نگذاشت.

خواهرم آلیشا آنجا مادان (36 ساله) که به همراه دو پسرش در نارینا ویهار ازدواج کرده است ، یک شب با تب از خواب بیدار شد و روز بعد آزمایش او مثبت شد. خانواده تصمیم گرفتند که بچه ها باید برای محافظت از آنها در برابر عفونت فرستاده شوند و بنابراین به ما در Gurgaon (خانه ناانی) آورده شدند تا در کنار ما باشند.

با این حال ، بدترین تصمیم معلوم شد زیرا آنها حامل بودند و روز بعد هم نماها را نشان دادند و هر دو مثبت آزمایش شدند. من آنها را نزد مادرشان انداختم ، زیرا همه مثبت بودند و می توانستند با هم بمانند و خانواده می توانند از آنها مراقبت کنند.

در همین حال ، برادر من که در مدت 8 ماه به سختی از خانه خارج شد ، صبح روز بعد دچار سمتوم شد. او تب شدیدی داشت و آزمایش مثبت داشت. همان شب با تب از خواب بیدار شدم و روز بعد آزمایش مثبت کردم. من بلافاصله نگران مادرم شدم که با جانفشانی به برادرزاده های من ، من و برادرم نگاه می کرد در حالی که تبشان پایین بود. او هر وقت از او می خواستم که از ما دور شود ، یک گفتگو را تکرار می کرد ، “Maaa ko kabhi kuch nahi hota”. او حتی برای برادرم کمپرس سرد انجام داد ، زیرا تب او حتی با داروها هم برطرف نمی شد (دولو 650).

و در کل این روند ، مادر من بعد از 2 روز که ما در ثبات بودیم ، سیمتون را نشان داد. او تب خفیفی داشت و متأسفانه فهمیدیم که او آزمایش مثبت نیز کرده است.

خوشبختانه پدرم آزمایش منفی داد و اکنون او بیش از 3 نفر از ما در خانه منزوی بود. خدا مهربان بود که به موقع بهبود یافتیم – خواهرم ، بچه هایش ، مادر ، برادر و خودم – همه ما تست منفی گرفتیم.

بنابراین معتقدم این ویروس از هر طریقی می تواند وارد خانه شما شود. بیش از حد محتاط باشید و متأسفانه اگر وارد خانه شما شد ، وحشت نکنید و آن را بپذیرید و از یکدیگر و خود مراقبت کنید و عشق را گسترش دهید.

PS: تنها چیز مثبتی که ما از این مبارزه بردیم این بود که ما الان همدیگر را خیلی بیشتر دوست داریم و من قطعاً از این فرصت استفاده می کنم و اینجا می گویم که مادرم کمتر از یک جنگجو نبود. من شما را دوست دارم مادر! متشکرم که در این مواقع دشوار نترسانه آنها هستید و از ما مراقبت می کنید.

آیا با COVID-19 مبارزه کردید؟ ما میخوایم همهچیزو دربارش بشنویم. ETimes Lifestyle تمام بازماندگان COVID را فرا می خواند تا داستان های خود را در مورد بقا و امید به اشتراک بگذارند.
برای ما در [email protected] با عنوان “داستان COVID من” در عنوان موضوع برای ما بنویسید.
ما تجربه شما را منتشر خواهیم کرد.