داستان او / داستان او: “مادر همسرم می خواهد با ما زندگی کند”

داستان او / داستان او: “مادر همسرم می خواهد با ما زندگی کند”

داستان او: من و همسرم به خانه خودمان نقل مکان کردیم و اکنون 7 سال است که در فضای خودمان زندگی می کنیم. ما هر دو بچه‌مان را در این خانه داشتیم و هر چهار نفرمان در اینجا روال‌های خودمان را داریم. حالا، مادر همسرم بعد از اینکه سال گذشته پدرشوهرم را به دلیل کووید از دست دادیم، می‌خواهد با ما زندگی کند. من موافقم که این یک تغییر خوشایند برای او، همسرم و بچه‌هاست اما فقط برای چند روز. او می خواهد برای همیشه جابجا شود و این من را به وحشت می اندازد. همسر من نیز چنین است، اما او آن را به شکل واضحی نشان نمی دهد زیرا مادرش است. مادرشوهر من تا حدی خوب است، اما شروع به نق زدن می کند و هم فضول است. آیا باید این موضوع را با همسرم مطرح کنم؟ من نمی دانم چگونه. فیل در اتاق کم کم دارد تاریک می شود و ما هر دو آن را می دانیم. من نمی خواهم با همسرم دعوا کنم اما در مورد این موضوع بحث کنم. لطفا کمک کنید

داستان او: من و شوهرم همیشه آپارتمان خودمان را می خواستیم زیرا پدر و مادر هر دو بعد از مدتی می توانند اعصاب ما را به هم بریزند. ما اکنون با دو فرزندمان زندگی خودمان را داریم و دیگر نمی دانیم چگونه با والدین خود زندگی کنیم و خودمان را تطبیق دهیم. مادرم یک نارنجک تیک تیک روی ما انداخته است که می خواهد برای همیشه با ما جابه جا شود و صادقانه بگویم، من دارم عصبانی می شوم. سعی می کنم آن را به شوهرم نشان ندهم که در این مورد چیزی نمی گوید و احساس می کنم این سکوت قبل از طوفان است. من احساس می کنم اگر به او بگویم مادرم آزرده خاطر می شود و از زمانی که پدر مرده است او خیلی تنها است. اما ما الان زندگی خودمان را داریم… نمی دانم چه کنم. وقتی شوهرم سکوتش را بشکند به یک مشکل بزرگ تبدیل خواهد شد – او تا آخرش سکوت می کند و مادرم در این راه بسیار با استعداد است. من از روزهای آینده می ترسم و استرس دارم. آیا باید از او راه حلی بخواهم؟ آیا او خواهد فهمید؟ نمی دانم چه کنم.

مشاوره تخصصی توسط Vishal Bhardwaj، موسس و مربی روابط در Predictions For Success:

اگر مشکلی هست راه حل هم هست! لحظه ای که از بیان مشکلات خود دست بردارید، طوفانی به دنیا می آورید که فقط شادی شما را از بین می برد. به خصوص با شریک زندگی خود، باید احساسات خود را شفاف تر کنید. هر چه بیشتر پنهان کنی، بیشتر رنج می بری!

برای او

در حال حاضر دو مشکل بیشتر شما را درگیر کرده است. بیایید یکی یکی با آنها برخورد کنیم! همسر شما یک ذهن گرا نیست که بتواند ذهن ها را بخواند. شما باید در حالی که با هم در یک خانه می مانید، موضوع را در مقابل او حل کنید. از آنجایی که سلامت عقل و سلامت شما در خطر است، نمی توانید منتظر بمانید تا معجزه ای رخ دهد تا همسرتان آن را بفهمد. خواهش می کنم برو بهش بگو این چیزیه که الان اذیتم میکنه، بیا حلش کنیم.

اکنون که به موضوع انتقال مادرشوهرت برای همیشه به خانه شما می پردازیم، در اینجا چند نکته وجود دارد که باید درک کنید. همسر شما دختر است. بنابراین به عنوان یک دختر، او در قبال مادرش وظایفی دارد. عقلانی، عملی و در عین حال اخلاقی نیز هست. بله، او (مادرشوهر) اشکالاتی دارد که منکر آن نیست. اما، با آنچه که او در سال های اخیر از سر می گذراند، ما باید نسبت به آن همدل باشیم. ما مطمئن هستیم که اگر مادر شما با صفات مشابه بود مشکلی نداشتید. موضوع این است که همه چیز در مورد کمی تنظیم است. همین. با این وجود، اگر همه چیز فراتر از تحمل شما باشد، می توانید نظر خود را بیان کنید و هیچ ایرادی در آن وجود ندارد.

برای او

هیچ کس نمی خواهد که سعادت زناشویی او با چیز ناخوشایندی بر هم بخورد. شما مادرتان را بهتر می شناسید. شوهرت رو هم میشناسی بنابراین باید این تعادل را در خانه حفظ کنید. ما می دانیم که قرار نیست یک راهپیمایی کیک واک باشد، اما شما باید! حتی اگر مادرتان در حال بهبودی از دست دادن پدرتان است، باید در مورد آن با او صحبت کنید. به عنوان یک مادر، او نگران شماست، هیچ اشکالی ندارد. با این حال، او باید درک کند که شما اکنون خانواده دارید. این شامل افراد دیگری با ایدئولوژی های مختلف می شود. انحصار او را نمی توان در اینجا سرگرم کرد. اگر او اینجاست تا بقیه عمرش را بگذراند، باید طوری رفتار کند که برای اطرافیانش آزاردهنده نباشد.

اما قبل از هر چیزی باید با شوهرت صحبت کنی. با او صحبت کنید و به او اطمینان دهید که قبل از هر چیزی در کنار او خواهید بود. این همان اعتمادی است که باید با او ایجاد کنید.

همچنین بخوانید: مجرد بودن: “جامعه من را به عنوان یک مرد مجرد می بیند اما من با یک پسر قرار ملاقات دارم”

همچنین بخوانید : این زودیاک ها از دست دادن را دوست ندارند