یک سال بود که داشتیم
تصور هرگز تاریخ عروسی ما که در تاریخ 3 مه برنامه ریزی شده بود ، به دلیل قفل شدن باید به تعویق می افتاد. مدتها منتظر این روز بودیم و بسیار دلخراش بود. ما در 7 ژوئن با تمام اقدامات احتیاطی و دستورالعمل های ایمنی توسط دولت ماهاراشترا در یک مراسم پر از شفافی ازدواج کردیم.
درست بعد از ازدواج ، من مجبور شدم درمان سنگ کلیه را شروع کنم و به طور تکان دهنده ای دو هفته بعد از شروع درمان ، همسرم نیز مبتلا به سنگ کلیه شد و به زودی ما هر دو به پزشکان مراجعه می کردیم و تحت درمان بودیم. این یک ماه دیگر ادامه داشت و در ماه آگوست ، درد سنگ کلیه شدید شد و به جای اینکه برای عمل برویم ، فکر کردیم که داروهای هومیوپاتی را انتخاب کنیم.
درد به عنوان عادی جدید زندگی من تبدیل شده بود ، زیرا من هر از چند گاهی به طور منظم دچار درد می شدم. روز یکشنبه (23 اوت) ما به ستارا سفر کردیم تا به دکتر مراجعه کنیم زیرا من درد شدیدی داشتم. روز بعد برای معاینه منظم رفتیم و فهمیدیم که سنگ قبلاً رد شده است اما آپاندیس پاره شده و نیاز به جراحی فوری دارد. جراحی باید در چند ساعت آینده برنامه ریزی می شد. از آنجا که دو روز بود که آپاندیس پاره شده بود ، عفونت به شدت به سایر اعضای بدن گسترش می یافت ، که خطرناک بود. با گذشت هر ساعت ، خطر زندگی من بیشتر می شد. من مجبور شدم برای جراحی فوری بروم ، قبل از جراحی ما مجبور شدیم برای جراحی مراجعه کنیم
تست COVID. از آنجا که وقت زیادی در دست نداشتیم ، به سراغ تست آنتی ژن سریع رفتیم که منفی بود.
بعد از جراحی ، من دو روز و چه زمانی در بخش ICU بودم
مدیریت بیمارستان RT-PCR را انجام داد ، من پیدا شدم کووید مثبت این یک شوک بزرگ بود و تمام تخت های موجود در ICU بلافاصله تخلیه شدند. من تنها شخصی در ICU بودم که هیچ سرنخی از اتفاقات رخ داده نداشتم. سپس از ما خواسته شد که به کووید بیمارستان. این عملیات تحرک بسیار کمی برایم ایجاد کرده بود. هیچ کس آماده کمک نبود. در عرض 2 روز از زمان عمل ، تغییر برای من برای یک کار سخت بود بیمارستان به دیگری بیمارستان. اما بیمارستان کارکنان و سایر اعضا همکاری نکردند. روز سوم عمل ، مجبور شدم خودم باشم. گرفتن تمام انرژی مورد نیاز برای حرکت.
من در دیگری بودم
بیمارستان در روز سوم عمل من (26 آگوست). من کاملا بدون علامت بودم ، اما کمی بعد از پذیرش در کووید بیمارستان، من تب بسیار شدید و لرزشی شدید را گزارش کردم که 2-3 ساعت طول کشید. خون من قبلاً لخته شده بود و برای كنترل لخته شدن ، مقداری آمپول در معده ام انجام دادند كه برای شخصی كه قبلاً برای بهبودی از جراحی تلاش می كرد ، دردناک بود.
دو روز اول در
کووید بیمارستان یک کابوس بود ، من فکر کردم هرگز دیدن خارج از جهان. دور و برش غم انگیز بود. نگران پدر و مادرم ، همسر تازه ازدواج کرده ام بودم. اما من آنقدر خوش شانس بودم که هیچ کس در خانواده من با این قرارداد روبرو نشده بود کووید. اما در ساختمان من ، خودش ، یکی از بستگان نزدیک ما ، عموی من که در حال انجام وظیفه پلیس بود (سانتوش زنده) و دخترش آزمایش مثبت شدند. عموی من در حال مبارزه درگذشت کووید در تاریخ 30 آگوست. این اولین مورد از مرگ پرسنل پلیس به دلیل کووید در منطقه PCMC.
کرونا قبلاً داخل خانه ما بود. هرچه داستان می شنیدیم
کوید ، ناگهان واقعی بودند. زندگی برای همه ما تغییر می کرد. حالا دلیل دیگری داشت که فکر کنم نمی توانم دیدن روزی دیگر. من در بیمارستان تمام تنهایی ، دانستن اینکه من جهان خارج از کاملا تغییر کرده عزیزم جان خود را از دست داده بود و دیگران نیز مانند من برای زنده ماندن در تلاش بودند.
در میان تمام منفی ها و لحظات مبهم ، من هنوز امیدوار بودم و به تدریج شروع به بهبودی کردم. بعد از 7 روز ، من آنجا را ترک کردم
روز نهم بیمارستان. به من توصیه شد که 14 روز آینده قرنطینه کنم و بعد از آن خودم را آزمایش کنم.
من یک رژیم غذایی سخت و قرنطینه مناسب را دنبال کردم. در 10 سپتامبر ، دوباره آزمون RT-PCR را گرفتم و تست منفی داشتم. اما بیرون آمدن از تروما روزها طول کشید. حتی بعد از تست منفی ، بیش از یک ماه دچار تنگی نفس ، سرگیجه و ضعف شدم. حتی یک پیاده روی کوچک می تواند نفسم را نفس نفس بزند.
ما
هرگز تاج را جدی نگرفتیم ، تا اینکه عزیز خود را در این نبرد از دست دادیم. ما با همه چیز روبرو شدیم ، از تغییر رفتار مردم به دلیل ننگ. مردم ترسید ما فکر می کنیم ممکن است آنها را آلوده کنیم. می خواهم بگویم ، ما به دنبال فاصله اجتماعی از همه اقدامات احتیاطی لازم (پوشیدن ماسک ، تمیز کردن خودمان) استفاده کردیم ، اما تاکنون نمی دانیم دلیل احتمالی قرارداد ما چیست کووید. همانطور که ماهها گذشته بود ، ما در خانه نشسته ایم و از خانه کار می کنیم.
حالا ما
آرام ، آرام و آرام زندگی را به حالت عادی برگردانید. اما ما می توانیم هرگز بر دردی که همه روزها برای از دست دادن کسانی که زندگی خود را از دست داده اند ، تجربه می کنیم ، غلبه کنیم. کرونا ممکن است فقط ناپدید شود ، اما برای همه ما در خانواده تغییر دهنده زندگی بوده است. ما اراده مطمئنا این را برای تمام زندگی ما به یاد داشته باشید.
آیا با COVID-19 مبارزه کردید؟ ما میخوایم همهچیزو دربارش بشنویم. ETimes Lifestyle تمام بازماندگان COVID را فرا می خواند تا داستان های خود را در مورد بقا و امید به اشتراک بگذارند.
برای ما در [email protected] با عنوان “داستان COVID من” در عنوان موضوع برای ما بنویسید.
ما تجربه شما را منتشر خواهیم کرد.