من قبلاً برای کار در بمبئی زندگی می کردم تا زمانی که قفل اعلام شد. من مجبور شدم همه چیز را رها کنم ، از خانه اجاره ای ام و همچنین کار صرف نظر کنم و به Gurgaon محل زندگی خانواده ام برگردم. بنابراین ما (پدر من – 64 سال ، مادر – 59 سال و برادرم – 35 سال) قوانین قفل را از نظر مذهبی دنبال کردیم. ما فقط برای تهیه کالاهای ضروری پا به بیرون گذاشتیم و برادرم حتی برای تهیه کالاهای ضروری هم خیلی پا پیش نگذاشت.
خواهرم آلیشا آنجا مادان (36 ساله) که به همراه دو پسرش در نارینا ویهار ازدواج کرده است ، یک شب با تب از خواب بیدار شد و روز بعد آزمایش او مثبت شد. خانواده تصمیم گرفتند که بچه ها باید برای محافظت از آنها در برابر عفونت فرستاده شوند و بنابراین به ما در Gurgaon (خانه ناانی) آورده شدند تا در کنار ما باشند.
با این حال ، بدترین تصمیم معلوم شد زیرا آنها حامل بودند و روز بعد هم نماها را نشان دادند و هر دو مثبت آزمایش شدند. من آنها را نزد مادرشان انداختم ، زیرا همه مثبت بودند و می توانستند با هم بمانند و خانواده می توانند از آنها مراقبت کنند.
در همین حال ، برادر من که در مدت 8 ماه به سختی از خانه خارج شد ، صبح روز بعد دچار سمتوم شد. او تب شدیدی داشت و آزمایش مثبت داشت. همان شب با تب از خواب بیدار شدم و روز بعد آزمایش مثبت کردم. من بلافاصله نگران مادرم شدم که با جانفشانی به برادرزاده های من ، من و برادرم نگاه می کرد در حالی که تبشان پایین بود. او هر وقت از او می خواستم که از ما دور شود ، یک گفتگو را تکرار می کرد ، “Maaa ko kabhi kuch nahi hota”. او حتی برای برادرم کمپرس سرد انجام داد ، زیرا تب او حتی با داروها هم برطرف نمی شد (دولو 650).
و در کل این روند ، مادر من بعد از 2 روز که ما در ثبات بودیم ، سیمتون را نشان داد. او تب خفیفی داشت و متأسفانه فهمیدیم که او آزمایش مثبت نیز کرده است.
خوشبختانه پدرم آزمایش منفی داد و اکنون او بیش از 3 نفر از ما در خانه منزوی بود. خدا مهربان بود که به موقع بهبود یافتیم – خواهرم ، بچه هایش ، مادر ، برادر و خودم – همه ما تست منفی گرفتیم.
بنابراین معتقدم این ویروس از هر طریقی می تواند وارد خانه شما شود. بیش از حد محتاط باشید و متأسفانه اگر وارد خانه شما شد ، وحشت نکنید و آن را بپذیرید و از یکدیگر و خود مراقبت کنید و عشق را گسترش دهید.
PS: تنها چیز مثبتی که ما از این مبارزه بردیم این بود که ما الان همدیگر را خیلی بیشتر دوست داریم و من قطعاً از این فرصت استفاده می کنم و اینجا می گویم که مادرم کمتر از یک جنگجو نبود. من شما را دوست دارم مادر! متشکرم که در این مواقع دشوار نترسانه آنها هستید و از ما مراقبت می کنید.
آیا با COVID-19 مبارزه کردید؟ ما میخوایم همهچیزو دربارش بشنویم. ETimes Lifestyle تمام بازماندگان COVID را فرا می خواند تا داستان های خود را در مورد بقا و امید به اشتراک بگذارند.
برای ما در [email protected] با عنوان “داستان COVID من” در عنوان موضوع برای ما بنویسید.
ما تجربه شما را منتشر خواهیم کرد.